نیمه پنهان| روایت موشکهایی که زنان و کودکان را هدف گرفت/ «سین» هشتم سفره عید را سرخ کرد
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۰۰۴۶۸
خبرگزاری فارس اصفهان-فاطمه نجفی؛ زمزمههای امضای قطعنامه ۵۹۸ به گوش میرسید و خبر از پایان هشت سال جنگ بود؛ حال و هوای عید نوروز در کمرنگ شدن پیکرهای خونین جوانان و نوجوانانی بود که بر شانههای شهر روانه گلزار شهدا میشدند.
شادی مردم اصفهان در عید نوروز ۶۷ بعد از هشت سال چشیدن طعم شهادت عزیزانشان در دید و بازدید عید جان میگرفت که آسمان شهر بیپروا لرزید و سفره هفتسین عید به رنگ خون سرخ شهادت هشت سین شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین عید دیدنی
چند روزی بود که اقوام از سمیرم برای دیدوبازدید عید به خانه نرگس و کبری آمده بودند همه فامیل در اصفهان دورهم جمع بودند، صبح روز دهم فروردین ۱۳۶۷ (به روایتی ششم فروردین) بود و اقوام بعد از عید دیدنی راهی سمیرم شدند.
حالا بعد از چند روز میزبانی، خانه نیاز به نظافت داشت و کبری، عروس خانه که در واقع عروس خاله بود، در حال جارو زدن حیاط خانه بود، سعید در اتاق روبروی تلویزیون دراز کشیده بود تا مشقهای عید را در کنار تماشای برنامه کودک به پایان ببرد، نرگس در آشپزخانه در حال نظافت بود و رضای کوچک قصه ما در حال نوشتن مشقهای نوروزی بود.
مادر برای خرید نان به نانوایی دشتستان در خیابان عسگریه رفته بود و پدر و شوهر کبری علیرغم روزهای تعطیل عید به دنبال کار بیرون از خانه بودند.
قرار بود دو روز دیگر راهی سمیرم شوند تا سیزدهبدر را در کنار آبشار خروشان و سرزمین سرسبز سمیرم باشند؛ ناگهان آسمان اصفهان در هم تنیده شد و صدای زوزه موشک سکوت خانه را در هم شکست.
ساعت ۸:۱۵ دقیقه صبح مهمانان راهی سمیرم شدند دقایقی نگذشته بود که حوالی ساعت ۹:۲۰ دقیقه میدان احمدآباد و خیابان عسگریه اصفهان با خاک یکسان شد و کبری در حالی که چادرش را به دور کمر بسته بود و جارو در دستش بود با موج انفجار به آسمان رفت و بر خرابههای ساختمان افتاد و به شهادت رسید و اما نرگس ۱۴ ساله بعد از دو روز در بیمارستان بوسه بر خون سرخ شهادت زد و رضای ۱۰ ساله مشقهای نوروزش را در زیر آوار ساختمان نیمهتمام رها کرد و بال در بال فرشتگان در آسمان شهادت پر گشود.
آخرین بازمانده خانه
از ۴ نفری که در خانه مانده بودند تنها سعید زنده ماند و مجروح شد و شاید شانس زنده ماندنش خوابی بود که با تماشای تلویزیون در اول صبح چشمانش را فراگرفته بود.
سعید صالحی میگوید: شب قبل تا دیروقت در کنار میهمانان بیدار بودم و صبح بعد از چند روز تعطیلات عید به سراغ مشقهای عید رفتم تا برای سیزدهبدر با خیالی راحت به سمیرم بروم.
میهمانان اول صبح اصفهان را به سمت سمیرم ترک کردند و من که عادت داشتم برای تماشای تلویزیون و نوشتن مشقهایم دراز بکشم در حین نوشتن خوابم برده بود و ساعت ۹:۲۰ دقیقه که موشک به منزل ما اصابت کرد من احساس میکردم که خواب میبینم؛ دهنم پر از خاک شده بود، سنگینی و درد در سرم احساس میکردم متوجه شدم مرا از زیر آوار بیرون میآوردند، چشمانم نیمهباز بود و تصاویر تاری از مردم میدیدم یکی میگفت: دهانش را بشویید و دیگری میگفت: نه. کمکم متوجه آمبولانس شدم.
سعید میگوید: اول او را به بیمارستان عسگریه و سپس به بیمارستان کاشانی بردند اما به خاطر ازدحام مجروحان فرصت رسیدگی کم بود؛ با هماهنگی انجامشده مرا به بیمارستان امام خمینی سمیرم منتقل کردند و تحت نظر و مراقبت دکتر سینگ (راعیزاده پزشک هندی ساکن سمیرم) چندین بار به اتاق عمل رفتم تا بعد از ۱۰ روز مرخص شدم.
در این مدت ۱۰ روز و بستری بودن در بیمارستان از حال و روز رضا، نرگس و کبری بیخبر بودم و فامیل موقع ملاقات من لباس مشکی را با لباس رنگی عوض میکردند تا من متوجه نشوم اما از آنجا که بیمارستان کنار خیابانی بود که منزل عمو و محل مراسم شهدا بود از پنجره مشرف به خیابان متوجه رفتوآمد و شلوغی کوچه شدم ولی کسی چیزی نمیگفت.
بعد از مرخص شدن از بیمارستان دایی قدرت الله مرا به خانه خود برد و بعد از چند روز برادرزادهام اعظم که در عالم کودکیش سیر میکرد گفت سر کوچه عکس نرگس و رضا و کبری را زدهاند و آن لحظه بود که متوجه شهادت ۳ نفر از اعضای خانواده شدم لحظهای که انگار تمام دنیا بر سرم خراب شد و غم از دست دادن رضای کوچک و تنها خواهرم و زن داداشی که انگار قبل از شهادتش به او الهام شده بود سنگینتر از آن بود که بخواهم به فراموشی بسپارم.
سعید با اشاره به خواب شب قبل میگوید: خواب دیدم چند نفر کنار خیابان خوابیده بودیم و در کنار ما جنگ بود اما کسی کاری به من نداشت که با توجه به اصابت موشک همان رؤیا به حقیقت پیوست.
تنها بازمانده خانه از لحظه اصابت موشک اینچنین میگوید: شب قبل صدای آژیر را شنیدیم و کبری روز واقعه بعد از رفتن میهمانان میخواست به حمام برود اما نمیدانم منصرف شد یا زود رفت و برگشت و گفت شاید بمباران شود چادرش را پوشید و مشغول جارو زدن حیاط شد، نرگس در آشپزخانه بود و رضا در حال نوشتن مشقهای عید بود و من ناگهان به خوابی عمیق فرورفتم و شاید تنها شانس زنده ماندن من و یا دور ماندن از قافله شهدا خواب بود چون موج انفجار بقیه را به هوا پرت کرده بود و موشک دقیقاً به آشپزخانه اصابت کرده بود.
سعید صالحی گفت: مواقع آژیر و بمباران به سمیرم میرفتیم و در منزل دایی سکونت داشتیم تعداد خانواده ما زیاد بود و متقابلاً خانواده دایی هم پرجمعیت بود ولی خانه دایی حاج قدرتالله بزرگ بود و ۲ اتاق در اختیار ما قرار داد تا مدرسه را در سمیرم سپری کنیم؛ معلمان مدرسه که از حال و روز ما خبر داشتند رفتار مهربانانهای داشتند و هیچگاه تنبیهم نمیکردند.
کبری و رضا در دم به شهادت رسیدند و نرگس دو روز در بیمارستان بود عدهای از پزشکان تصمیم بر انتقال وی به خارج از کشور گرفتند و عدهای نظر مخالف داشتند نرگس ضربهمغزی شده بود و اینطور میگویند که اول به هوش بوده و بعد به خاطر ضربهمغزی به شهادت رسیده است.
حرف آخر...
سعید صالحی جانباز موشکباران عید ۶۷ خاطرنشان کرد: امنیت امروز ما مرهون روزهای سخت جنگ هشت سال دفاع مقدس است و اگر امروز میگوییم امنیت داریم بیشک دروغ نگفتهایم چراکه من روزهای سخت بیامنی را دیده و چشیدهام، روزهایی که با ترس اصابت موشک به شب میرسید و شبهایی که از ترس کشته شدن تا صبح لحظهشماری میکردیم و امنیت را کسی درک میکند که این لحظات سخت را سپری کرده باشد؛ لحظههای دوری از خانه و پناه بردن به کوه صفه، لحظههای دیدن بمباران شهر و لحظه تلخ از دست دادن عزیزان و یکی شدن سقف خانه و زمین، روزهایی که خانهای برای سکونت نداشتیم و لباسی برای پوشیدن، کل زندگی با خاک یکسان شد و غمی که تا ابد بر دل ماند و مادری که تا ۲ سال تمام نتوانست با این غم کنار بیاید و امروز باید قدردان لحظههای آرامش و امنیت باشیم و در حفظ آن بکوشیم.
زنان شهیده افتخاری بر پرچم سبز سمیرم
و روزهای پایانی جنگ هشت سال دفاع مقدس به نام نخستین شهدای زن سمیرم رقم خورد و کبری ۲۴ ساله و نرگس ۱۶ ساله در کنار رضا ۱۲ ساله نخستین شهدای زن دفاع مقدس و کم سنترین کودک جنگ سمیرم بر افتخارات این شهر مهر تأیید زدند.
کبری، نرگس و رضا دو روز بعد از اصابت موشک در فروردین ۶۷ بر شانههای مردم شهر به زادگاهشان سمیرم برگشتند تا در خاک وطن در صحن امامزاده ابراهیم(ع) آرام گیرند تا سیزده بدر و بهارشان را تا ابد جاودانه کنند و مهراب صالحی پسرعموی شهدا بعد از اصابت موشک و شهادت فامیل به جبهه رفت که در اربعین این عزیزان وی نیز به شهادت رسید و در کنارشان مأوا گرفت.
گفتنی است، شهرستان سمیرم با تقدیم بیش از ۴۰۰ شهید در فاصله ۱۶۰ کیلومتری جنوب استان اصفهان واقع است.
انتهای پیام/۶۳۱۱۱/آ/
منبع: فارس
کلیدواژه: شهادت رسید اصابت موشک هشت سال چند روز دو روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۰۰۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد از سکوت مدعیان حقوق بشر از کشتار زنان و کودکان در غزه
امام جمعه ایلام به ادامه دار بودن کودککشی و قتلعام زنان و کودکان غزه توسط اسرائیل غاصب اشاره داشت و گفت:مدعیان حقوق بشر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم جانیان کودک کش را زیر چتر حمایتی خود قرار دادهاند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام، حجتالاسلام والمسلمین الهنور کریمیتبار در خطبههای این هفته نماز جمعه در مصلی بزرگ امام خمینی(ره) شهر ایلام با اشاره به سالگرد شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) اظهار داشت: آن حضرت و پدر بزرگوارش امام باقر (ع) در فرصتی که پیدا کردند، تبیینکننده معارف الهی بودند.
امام جمعه ایلام با بیان اینکه همه ما مدیون مجاهدتهای علمی و رهنمودهای آن حضرت هستیم، افزود: امروز باید تمام توان خود را برای قدردانی از مجاهدت های امام معصوم با شرکت در مراسم بزرگداشتشان بهکار بگیریم.
خطیب نماز جمعه ایلام با اشاره به دیدار رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از معلمان تصریح کرد: ایشان در این دیدار فرمودند که آموزشوپرورش بهخاطر اینکه پرورشدهنده منابع انسانی است وزارتخانه در عرض سایر وزارتخانهها نیست، بلکه مقام جدایی دارد.
وی به ادامهدار بودن کودککشی و قتلعام زنان و کودکان غزه توسط اسرائیل غاصب اشاره داشت و اضافه کرد: مدعیان حقوق بشر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم جانیان کودک کش را زیر چتر حمایتی خود قرار دادهاند؛ آمریکا از قدرت ظالمانه وتو استفاده کرد و اجازه نداد تا کشور مسلمان فلسطین که در سازمان ملل به عنوان عضوی از این سازمان مطرح شده بود، پذیرفته شود.
امام جمعه ایلام در ادامه به حمایت کنگره آمریکا از رژیم اسرائیل اشاره داشت و تاکید کرد: وقتیکه دادگاه لاهه بحث جنایتهای اسرائیل را بررسی میکند کنگره آمریکا تهدید میکند اگر بخواهید اسرائیل را محکوم کنید، با شما برخورد قاطع خواهد شد.
وی با اشاره به رویه آشکار استکبار جهانی در کنگره آمریکا مبنی بر تصویب اینکه یهودیستیزی ممنوع است، خاطرنشان کرد: اما منظور آنها از یهودیستیزی این است که هیچ شهروند آنان در هیچ جای کشورشان نگوید جنگ علیه غزه را متوقف کنید و هر شعاری به نفع فلسطین مساوی با یهودیستیزی و مجازات آتش شدید دارد.
خطیب نماز جمعه ایلام با تاکید بر اینکه زمانی تنها در کشور ما شعار مرگ بر اسرائیل طنینانداز میشد، ادامه داد: اما امروز این شعار با زبان فارسی در دانشگاههای آمریکا مطرح میشود که این مهم نشان از صدور فرهنگ انقلاب جمهوری ایران اسلامی برای مبارزه با استکبار جهانی و به نفع مردم فلسطین است.
وی به قانون خشن حمایت از پلیس در آمریکا اشاره داشت و گفت: با هر حرکت اضافی فرد در برابر پلیس، مورد ضرب گلوله قرار گرفته و خونش پایمال میشود که با این وضعیت هیچکسی جرأت دفاع از خود را در برابر پلیس ندارد.
امام جمعه ایلام در ادامه به رجزخوانی برخیها در اغتشاشات پیشآمده در کشورمان مبنی بر تهاجم به حافظان امنیت گفت: اما امروز آنها در برابر قتلعام هزاران زن و کودک در غزه سکوت کردهاند، آیا زن، زندگی، آزادی در غزه کاربرد ندارد، چشمان آنان کور و گوشهای آنها کر شده و دم از حقوق بشر و حقوق مظلوم نمیزنند.
کریمیتبار این برخورد دوگانه برای شناخت پیادهنظام دشمن در داخل کشور و قلم به مزد که برای استکبار جهانی تلاش میکردهاند کافی است، عوامل دشمن در داخل کشور بدانند که منفورترین انسانها در کشور ما خودباختههای خودفروختهای هستند که زبان و قلم آنها با اشاره موساد و سیا برای آنان کار میکند.
وی به بازگشت پیکر مطهر سردار بسیجی شهید "محمد شفیع فیضیزاده"بعد از 41 سال اشاره داشت و گفت: مشیت الهی این است که شهدای جاویدالاثری که در مهمانی الهی متنعم هستند، هر از چند گاهی ما را به مهمانی خود مفتخر کنند، تا قدردان ایثار و هدفی که جانشان را نثار آن کردهاند و همچنین خانوادههای مکرمشان باشیم.
امام جمعه ایلام در پایان با تبریک و تسلیت به خانوادههای مکرم این شهید، فرزندان و خانواده مکرم و همرزمانشان، از همه مردم استان برای حضور در تشییع پیکر پاک این شهید دعوت کرد.
انتهای پیام/180/.